جیمین فیک زندگی پارت ۷۱#

جیمین فیک زندگی پارت ۷۱#



ویو ات
ات: بابا یه بار حامله کردی کار شاخی نکردی

با حرفم حالا چهرش عوض شد انگار بهش بر خورد اما من این حالت صورت رو دوست داشتم خنده دار بود

جیمین: منظورت اینه که من کار مهمی نکردم
ات: دقیقا زدی تو خال
جیمین: تموم شد خانم ات
ات: نه اتفاقا بلد نیستی بوس هم بکنی
جیمین: پارک ات این تخصص منه
ات: عه پس...

یهو رفتم هولش دادم که خورد به دیوار منم سریع دستام رو دور گردنش حلقه کردم و لبم رو گذاشتم رو لب هاش و بوسیدم و مک میزدم.جیمین هم تعجب کرد اما همراهیم میکرد و یه دستش رو کمرم نوازش میکرد و با اون یکی دستش گردنم رد گرفته بود که صدای خنده اومد . چشمام رو باز کردم که مانلی بود . یه گاز محکم از لب جیمین گرفتم که جیمین جدا شد

جیمین: چرا گاز میگی...
ات: اهم اهم( سرفه های الکی)
مانلی: مزاحم شدم
ات: خودت چی فکر میکنی
مانلی: فقط اومدم بگم که پیتزا ها رسیدن و فیلم هم امادست
جیمین: الان میایم تو برو
ات: جیمینر اینجا میمونی؟...
.
.
.
امیدوارم خوشتون بیاد و حمایت کنید
دیدگاه ها (۱۰)

جیمین فیک زندگی پارت ۷۲#

جیمین فیک زندگی پارت ۷۳#

جیمین فیک زندگی پارت ۷۰#

جیمین فیک زندگی پارت ۶۹#

جیمین فیک زندگی پارت ۸۴#ویو جیمین نشسته بودیم پیش هم و اهو و...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط